از محبت آب آتش می شود!



سوت های زندگی شما چیست؟♧ بنجامین فرانکلین در هفت‌سالگی اشتباهی مرتکب شد که در هفتادسالگی هم از یادش نرفت. پسرک هفت‌ساله‌ای بود که سخت عاشق یک سوت شده بود. اشتیاق او برای خرید سوت به‌قدری زیاد بود که یک‌راست به مغازه اسباب‌بازی‌فروشی رفت و هر چه سکه در جیبش داشت روی پیشخوان مغازه ریخت و بدون آن که قیمت سوت را بپرسد همه سکه‌ها را به فروشنده داد. فرانکلین هفتادساله بعد برای یک دوستی نوشت: سوت را گرفتم و به خانه رفتم و آن‌قدر سوت زدم که همه کلافه شدند اما
خدای اسپینوزا وقتی انیشتین در دانشگاه های ایالات متحده سخنرانی می کرد، سوال تکراری بیشتر دانشجویان از او این بود: آیا به خدا اعتقاد داری؟ و او همیشه پاسخ می داد: - من به خدای اسپینوزا ایمان دارم. باروخ دو اسپینوزا فیلسوف هلندی ، به همراه دکارت ، از بزرگ خردگرایان فلسفه قرن۱۷ بود. اسپینوزا می گفت: خدا می گوید: دست از دعا بردارید. کاری که من می خواهم انجام دهی این است که از زندگی لذت ببری. من از تو می خواهم آواز بخوانی و لذت ببری.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کلوپ سرگرمی چشم هایم را می بندم معماری www nbpars.ir 09128380245 رسانه متخصصان و اهل قلم گلشن یاد دانلود آسان و رايگان همچنین شما موضوعات عمومی